در سال قحطی

ساخت وبلاگ
در سال قحطی عارفی غلامی دید که شادمان بود؛
گفت: چطور در چنین وضعی شادی می کنی؟
گفت: من غلام اربابی هستم که چندین گله و رمه دارد و تا وقتی برای او کار می کنم روزی مرا می دهد.

عارف گفت:
"از خودم شرم دارم که یک غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمی دهد و من خدایی دارم که مالک تمام دنیاست و نگران روزی خود هستم"
yalan donia ...
ما را در سایت yalan donia دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : شراره yalan بازدید : 589 تاريخ : سه شنبه 17 ارديبهشت 1392 ساعت: 5:30